سخنرانی امام جمعه شهرستان بابل در مراسم پرفیض زیارت عاشورا در مسجدالرسول (ص) دانشگاه
حجت الاسلام و المسلمین روحانی امام جمعه شهرستان بابل با آرزوی قبولی طاعات و عزاداری ها گفت: امیدوارم خداوند متعال این عمل عبادی ارزشمند را قبول فرماید و درجات شهدای عزیز را متعالی نماید.
امام جمعه شهرستان بابل گفت: زیارت عاشورا بر یک واقعه تاریخی و تحلیل تاریخ اسلام سال 61 هجری و بعد از آن اشاره دارد و زمینه ابراز نفرت و انزجار ما را نسبت به جانیان و ظالمان این حادثه تلخ فراهم می کند. قرائت زیارت عاشورا از توصیه های مؤکد اهل بیت (ع) است و تاکید شده است در میان برنامه های روزمره عبادی قرار گیرد که در آن نه تنها به عاملان این واقعه تلخ اشاره دارد؛ بلکه اندیشه ها، زمینه ها و بسترهایی که این جنایت را فراهم کرده می پردازد و افزود: این امر هم در ذهن و هم در هر زمان و مکانی ممکن است اتفاق بیفتد؛ در یک محیط کوچک هم ممکن است بستر جنایات فراهم شود؛ عاملانش هر چند دیگر یزید و شمر نیستند؛ ممکن است اشخاص دیگری باشند.
حجت الاسلام و المسلمین روحانی به سخن حضرت علی (ع) بعد از پیروزی جنگ نهروان خطاب به کسانی که این پیروزی را تبریک می گفتند اشاره کرد که فرمودند: این ها سردمداران این تفکر هستند. فکر و اندیشه می ماند و تداوم می یابد و از درون به بیرون بروز و ظهور می یابد. این جنایات تنها محدود به اشخاص خاصی که آن را انجام داده اند نیست؛ بلکه آن اندیشه و ظلم و تعدی بعد از آن در طول تاریخ اسلام و تاریخ بشری ادامه یافت.
امام جمعه شهرستان بابل به تحلیل شهید مطهری در کتاب حماسه ی حسینی اشاره کرد که گفت: حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صحنه دارد. یک صحنه سفید و نورانی و یک صفحه تاریک، سیاه و ظلماتی که هر دو صفحه اش یا بی نظیر است و یا کم نظیر. اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می بینیم با عاملان و جانیانی مثل یزد بن معاویه،عبیدالله بن زیاد، عمر سعد، شمر بن ذی الجوشن و یک عده دیگر.
صفحه نورانی عاشورا، نمایشگاهی است از عظمت و علّو بشریت، از رفعت بشریت، نمایشگاه مکارم انسان است. سراسر حماسه است. عظمت و شجاعت و حق خواهی و حق پرستی در آن موج می زند.
حجت الاسلام و المسلمین روحانی با اشاره روز اول ماه صفر و سخت ترین روزهایی که در این ماه بر اهل بیت (ع) گذشته است، در بیان اوج سختی ها و جنایات این روزها به پاسخ امام سجاد (ع) به سوال سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ اشاره کرد که آن حضرت سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود؛ ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند. سرهای شهداء را در میان کجاوههای زنهای ما قرار دادند. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»، ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند و امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم.
امام جمعه شهرستان بابل گفت: اشکی که یک انسان از سر سوز دل در عزاداری سیدالشهدا می ریزد، اشک همرنگی است. اشک بر شهادت و افکار و اندیشه های بلندی است که پشت آن بوده است. در شرایط سخت اسارت مقاومتی که اهل بیت (ع) از خود نشان دادند و تحمل اسارتی که کردند از صحنه های ارزشمند واقعه کربلاست.